کرمانشاه، شهر باستانی ایران
کرمانشاه یکی از شهرهای باستانی ایران است و گفته میشود که آن را طهمورث دیوبند، پادشاه افسانهای پیشدادیان ساخته است و برخی نیز بنای آن را به بهرام پادشاه ساسانی نسبت میدهند.
جاذبه های گردشگری
طاق بستان، کرمانشاه
طاق بستان یا «طاق وستان» در سمت راست ورودی شهر کرمانشاه، در شمالشرقی این شهر، مجموعهای از سنگ نگارهها و سنگ نبشتههای دوره ساسانی است که با فضای مرکبی از کوه، چشمه و آب به گردشگاهی مصفا و چشم اندازی دلانگیز بدل شده است.
پس از ورود به مدخل طاق بستان، نخستین سنگنگاره به اردشیر دوم مربوط است. اردشیر بین اهورامزدا و میترا قرار گرفته، روی خود را به سوی اهورامزدا برگردانده و با دست چپ حلقه مودت را از وی دریافت میکند. زیر پای شاه و اهورامزدا دشمن یا «اهریمن» بر زمین افکنده شده است. بعد از این نقش، طاق کوچکی قرار دارد که پیکره شاپور دوم و پسرش شاپور سوم بر آن دیده میشود. بالای هر کدام از این سنگ نگارهها در سطوری به خط پهلوی ساسانی صاحب نقش معرفی شده است.
در سومین بخش از این مجموعه، مدخل طاق از بالا تاپایین سنگ نگاره زیبایی از نقش فرشتگان بالدار، درخت زندگی، مجالس شکار گراز در بیشهزار و شکار مرغان و... بهجامانده است که همراه با نوازندگان، یک مجلس شادمانی را حکایت میکند. در پایین این نقش، سواری براسب، زره پوش و مسلح است که برخی آن را «نقش پیروز ساسانی» و برخی دیگر نقش خسرو پرویز میدانند.
غار پراو
این غار در کوه پراو از سلسله جبال زاگرس در شمال شهرستان کرمانشاه واقع شده است. غار پُراو بزرگترین غار آهکی دنیاست و ساختمان آن به دوران سوم زمینشناسی مربوط است. در داخل این غار 26 حلقه چاه به عمقهای مختلف 5 تا 42 متر وجود دارد. دهانه غار به صورت سوراخ نسبتا کوچکی است که به فضاهای کوچک و بزرگ و شعب متعدد و سنگهای عظیم که در بین هر کدام از آنها حفرهها و پرتگاههایی بهوجود آمده، منتهی میشود. در آذرماه غار به وسیله «چکیده» و «چکنده»های یخی پوشیده میشود و زیبایی خاصی به آن میبخشد. صعود به این غار به تجهیزات پیشرفته غارنوردی نیاز دارد و افراد عادی نمی توانند داخل بروند.
مسجد جامع کرمانشاه
این مسجد از آثار قابل توجه اواخر دوره زندیه است که در سال 1196 هجری قمری توسط حاج علی خان زنگنه حاکم کرمانشاه به جای مسجد قدیمیتری بناشده است. آنچه از بنای قدیمی مسجد باقی مانده، بخشی از شبستان ستوندار و هشتی ورودی است. شبستانکنونی به غیر از محراب تزئینات خاصی ندارد. در گوشه جنوب غربی بنا، پلکانی برای دسترسی به بالاخانهایکه گویا زمانی قسمتی از مدرسه بود، ساخته شده است.
تکیه معاون الملک
حسینیه معاون الملک مشتمل بر سه بنای عباسیه، حسینیه و زینبیه است که در مرکز شهر کرمانشاه واقع شده است. تکیه 2 حیاط و یک عمارت در میان دارد و دیوارهای حسینیه به طور کلی از کاشیهای گوناگون با رنگهای متنوع و زیبا پوشیده شده است. صورت رجال و بزرگان دوره قاجار بهویژه بزرگان مذهبی و عشایر کرمانشاه را با قلمی ظریف و رنگهای جذاب بر کاشیها نقش کردهاند. موضوع بعضی از کاشی کاریها به روایات، قصهها و داستانهای تاریخی و اساطیری و اخبار دینی و مذهبی مانند: بارگاه حضرت سلیمان، وقایع صحرای کربلا و عاشورا و رستم و سهراب مربوط است.
غار آسنگران
غار آسنگران در شمال غربی کوههای پررو در تنگهای به نام «تنگ کوه» در 22 کیلومتری جاده کرمانشاه - سنندج قرار گرفته است. غار آسنگران چهارچاه به عمقهای 4 ،8 ،16 و 36 متری دارد که چاههای سوم و چهارم آن به هم راه دارند. در پایان غار، فضای استخر مانندی وجود دارد.
مسجد دولتشاه، کرمانشاه
این مسجد در میدان جوانشیر شهر کرمانشاه واقع شده و از آثار دوره قاجاری است کهتوسط محمد علی میرزای دولتشاه (حاکم کرمانشاه در سالهای 1221 تا 1237 هجری قمری و سرحددار عراقین) بناشده است. بنای مسجد دولتشاه در دوره اخیر تعمیر شده و سردر، صحن و شبستان زنانه و مردانه دارد. این مسجد به مسجد حاج ابوتراب معروف است و نام آن بر کتیبه کاشی سردر مسجد خوانده میشود
مسجد عمادالدوله، کرمانشاه
این مسجد در شهر کرمانشاه واقع شده و از آثار دوره قاجاری است. مسجد عمادالدوله به صورت چهار ایوانی بنا شده و مشتمل برسردر، صحن، ایوان، شبستان ستوندار و حجرههای متعدد است.
بر کاشی کاری ایوان مسجد، کتیبهای مشتمل بر قصیدهای در ذکر نام پادشاه - ناصرالدینشاه - نام بانی و تاریخ آن 1285 هجری قمری نوشته شده است. روی ایوانشرقی صحن مسجد، اتاقکی چوبین ساختهاند. ورودی مسجد از طریق این ایوان شرقی است که با در چوبیبزرگی به راسته زرگرها مرتبط میشود.
نقش گودرز دوم اشکانی، بیستون
در جهت شرقی نقش برجسته میتریدات روی همان صخره، نقش یکی از جانشینان او یعنی گودرز دوم (51 - 46 م) کنده کاری شده است. در این نقش پیروزی گودرز دوم بر رقیبش مهرداد نشان داده میشود. این نقش دو سوار مسلح به نیزه را نشان میدهد. در دست فرشته حلقه گل پیروزی دیده میشود. در پشت سر گودرز نقش یکی از نزدیکانش حکاکی شده است. کتیبهای به خط یونانی قدیم، نام این دو پادشاه را در برداشته که امروزه به جز نام گودرز، بقیه کتیبه محو شدهاست.
کتیبه بیستون ، بیستون
متن کتیبه بیستون در سال 522 پیش از میلاد به دستور افسر جوان انگلیسی - هنری راولینسون - بر دل کوه حجاریشده به شرح جنگهای 2.5 ساله داریوش و مبارزات او برای رسیدن به سلطنت را تشریح میکند.
بر گرداگرد نقوش بیستون، کتیبهای به سه خط و زبان پارسی باستان، ایلامی و آکدی به گویش بابلی نو که متداول آن زمان بود، نگاشته شده است. ترجمه ایلامی کتیبه در سمت راست نقوش و نسخه دوم آن در سمتچپ به موازات کتیبه پارسی باستان و متن بابلی آن در بالای نسخه دوم ایلامی بر سینه کوه کنده شده است. کتیبهها و ترجمههای تکمیلی اضافی نیز در اطراف دیواره تراشیده سمت راست دیده میشود. متن پارسیباستان کتیبه در 44 سطر به خط میخی زیبایی بر سطحی صیقل خورده، کنده شده است.
داریوش هخامنشی در تمام کتیبهها هر بند را با این جمله آغاز میکند: «داریوش شاه میگوید» تکرار و بیان این جمله عظمت و قدرتی خاص به سبک نگارش کتیبه داده است. داریوش در سراسر کتیبه، پیروزی خود را خواست اهورامزدا دانسته و به این ترتیب تا حدی کتیبه رنگ دینی به خود گرفته است.
نقوش داریوش، صخره بیستون
این نقوش بر صخره بیستون به صورت برجسته کنده شده است. چهره اصلی این مجموعه، داریوش است که تاجی کنگرهدار بر سر دارد و پای چپ خود را بر سینه گئومات گذارده است. پشت سر او دو نفر از نگهبانان مخصوص ایستادهاند. بر بالای سر داریوش، نقش فَروَهر در پرواز است. فروهر در دست چپ حلقهای را که نشان پادشاهی است به داریوش هدیه میکند.
در برابر داریوش 90 تن از شورشگرانکشورهای تابعه دست بسته و طناب برگردن، ایستادهاند. نقش داریوش در کوه بیستون، چون دیگر نقوش عهدهخامنشی، نشانهای از نفوذ هنر بابلی و آشوری در تمدن هخامنشی است.
فراتاش (فرهاد تراش)، بیستون
در جهت جنوب حجاری داریوش بزرگ در کوه بیستون، دیواره حجاری شده عظیمی قرار دارد که در بین مردم به «فراتاش» و «تخت فرهاد» معروف است و گفته میشود که در حدود هزارسال بعد از داریوش، به فرمان خسرو دوم ساسانی در کوه بیستون تراشیده شده است. اهالی منطقه حجاریهای فوق را کار فرهاد کوهکن میدانند و معتقدند که فرهاد در عشق شیرین زن خسرو پرویز، بدین کار سنگین تن درداده است.
داستان شیرین و فرهاد الهام بخش شاعران زیادی در این مرز و بوم شده که از جمله آن میتوان به مثنوی عاشقانه خسرو و شیرین نظامی گنجوی اشاره کرد. طول دیواره فراتاش 180 متر است و در هیچ نقطهای از ایران هیچ کوهی به این اندازه تراشیده نشده است.
مجسمه هرکول ، بیستون
در حاشیه جاده بیستون به کرمانشاه، نقش برجسته مرد نیرومندی پهلو داده بر پوستشیر نمایان است. این نقش برجسته شخصی نیرومند و عریانی را نشان میدهد که موی و ریش مجعددارد و بر پهلوی چپ روی نقش شیری در زیر سایه درختی لمیده است. در سمت چپ آن پیالهای دیده میشود. این نقش دست راستش را روی پای راست قرار داده و پای چپش را تکیهگاه پای دیگر کرده است. طول مجسمه 147 سانتی متر است.
در پشت سر مجسمه، کتیبه و نقوشی دیده میشود که به خط یونانی قدیم نوشته شده است. نقوش کنار کتیبه عبارت است از نقش یک درخت که بر شاخه آن کمانیزده شده و دو سر آن نوک اردکی است. همچنین تیردانی پر از تیر بر شاخه درخت آویخته شده است. در دو طرف سکویی که مجسمه بر روی آن قرار دارد، دیوارهای سنگی دیده میشود. دیوارها از سنگ نتراشیده چیده شده و با اندود گچ، روی آن را پوشاندهاند.
نقش میتریدات اشکانی، بیستون
در زیر کتیبه هخامنشی بیستون، کهنترین نقش برجسته پارتی که تا امروز شناخته شده، بر جای مانده است. این نقش در سال 100 قبل از میلاد کنده کاری شده است و به نظر میرسد که شاه اشکانی با انتخاب این مکان قصد داشته خود را از اعقاب هخامنشی قلمداد کند. این نقش از نظر هنری فاقدهر گونه حرکت و از لحاظ تکنیک کودکانه است. نام کسانی که در نقش دیده میشوند به خط یونانی نوشته شدهاست.
کاروانسرای بیستون (شیخ علیخان)
این کاروانسرا در بیستون واقع شده و در زمره کاروانسراهای چهارایوانی است که توسط شیخ علیخان زنگنه (والی کرمانشاه) ساخته شده است. شکل ساختمان آن مستطیل است. در اطراف حیاط مستطیل شکل آن 47 اطاق برای مسافران ساخته شده است. کاروانسرا چهار برج دایرهای شکل در چهار گوشه و 14 اطاق در طرفین ورودی دارد. با توجه به نوع مصالح و آجر کاری بنا قدمت کاروانسرا به دورهصفوی میرسد، ولی در پی بنا از سنگهای حجاری شده دوره ساسانیان استفاده شده است. در بیستون بقایای کاروانسرای دیگری با پلان متفرقه بهجا مانده که به دوره اواخر ساسانی و اوایل اسلام مربوط است.
پل خسرو ، بیستون
بر سر راه قدیمی بیستون به تخت شیرین و سرماج، پایههای عظیم پلی معروف به پلخسرو به جا مانده است. بنای پل خسرو را به خسرو شاهنشاه ساسانی نسبت میدهند. پل خسرو تنها پلی استکه عربها از آن گذشته و پس از عبور از تخت شیرین و سرماج به نهاوند رفته و یزدگرد سوم آخرین شهریارساسانی را در آن شهر مغلوب کردهاند. پل خسرو با گذشت زمان، آسیب فراوان دیده است، به طوری که درروزگار صفویه این پل غیر قابل استفاده بوده است.